به گزارش «راهبرد معاصر»؛ جمهوری آذربایجان و ارمنستان در سال ۲۰۲۰ و بعد از 6 هفته درگیری توافق صلحی را با میانجی گری روسیه امضا کردند که طبق آن حاکمیت آذربایجان بر مناطقی از قره باغ توسط ارمنستان به رسمیت شناخته شد. بعد از این اتفاق همواره تنش هایی بین آذربایجان و ارمنستان به وجود آمد که در اغلب موارد آذربایجان نقش اصلی را در تحریک و آتش افروزی های جنگی برعهده داشته است.
در سال ۲۰۲۰ آذربایجان به بهانه حق حاکمیت بر قره باغ به این منطقه حمله کرد، اما در ادامه موضوع آذربایجان از قره باغ منحرف شد و تمرکز باکو بر کریدور زنگزور و دالان تورانی قرار گرفت. بهتازگی نیز وزارت امور خارجه ارمنستان با انتشار بیانیهای اعلام کرد، جمهوری آذربایجان برای تجاوز جدید به منطقه قرهباغ و نسلکشی ارامنه آماده میشود.
علی اف در پازل غربی-صهیونیستی ایفای نقش می کند که این طراحی نه به دنبال اختلافات مرزی بلکه به دنبال تشدید درگیری های منطقه ای و شعله ور کردن تنش ها در منطقه است
در مقابل، آیخان حاجی زاده سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری آذربایجان مدعی شد، ایروان علاقهای به صلح و ثبات در منطقه ندارد و از پذیرفتن پیشنهاد صلحی که شامل کنار گذاشتن ادعاهای ارضی علیه جمهوری آذربایجان میشود، طفره میرود.
با توجه به این فعل و انفعالات و روند درگیری دو کشور، باید دانست هدف الهام علی اف، رئیسجمهور آذربایجان از تهدیدهای جدید علیه ارمنستان چیست و از جنگ افروزی جدید در منطقه قفقاز به دنبال چه اهدافی است؟
بر همگان آشکار است علی اف در پازل غربی-صهیونیستی ایفای نقش می کند که این طراحی نه به دنبال اختلافات مرزی بلکه به دنبال تشدید درگیری های منطقه ای و شعله ور کردن تنش ها در منطقه است، زیرا علی اف با تهدیدهای خود علیه ارمنستان به دنبال تصرف مناطقی خارج از قره باغ است که هدف نهان خود را بر تصرف استان سیونیک در جنوب ارمنستان و ایجاد دالان زنگزور قرار داده است.
منطقه زنگزور در شرق ارمنستان و در محدوده استان سیونیک، یعنی کانون حملات جدید ارتش آذربایجان قرار دارد. سیونیک از شرق توسط جمهوری آذربایجان و از غرب توسط نخجوان احاطه شده است و فقط مرز ۴۴ کیلومتری از جنوب با جمهوری اسلامی ایران دارد.
این گذرگاه ارمنستان را به منطقه قره باغ کوهستانی متصل میکند و یکی از مناطقی است که دسترسی ایران به اوراسیا و اروپا را شامل می شود. علی اف البته تاکنون مقدمات زیادی برای تصرف این منطقه انجام داده که آخرین اقدام وی مسدود کردن کریدور لاچین بود که این منطقه تنها گذرگاه اتصال ارامنه قره باغ به ارمنستان است
سیونیک از شرق توسط جمهوری آذربایجان و از غرب توسط نخجوان احاطه شده است و فقط مرز ۴۴ کیلومتری از جنوب با جمهوری اسلامی ایران دارد.
باتوجه به پشتیبانی صهیونیست ها از علی اف و حمایت های نظامی و سیاسی این رژیم از باکو، باید به این موضوع نیز توجه کرد که رژیم صهیونیستی برای انتقال بحران از سرزمین های اشغالی به خارج از مرزهای اشغالی به دنبال بستر یا محیطی برای جنگ افروزی است و مستعدترین منطقه نیز قفقاز و تنش های میان آذربایجان و ارمنستان است که صهیونیست ها به این منطقه نگاه تنش زای چندوجهی دارند و بازیگران مختلف را درگیر خواهد کرد.
از منظر دیگر رژیم صهیونیستی به دنبال درگیر کردن ایران در برخی موضوعات منطقه ای است و با توجه به اینکه ایران اتصال خود به ارمنستان را خط قرمز اعلام و حتی رزمایش نظامی نیز در مرزهای شمالی برگزار کرده است، افزایش تنش در این منطقه می تواند به نوعی پای ایران را نیز به ماجرا باز کند و این مطلوب ترین سناریو برای صهیونیست هاست.
برخی اقدامات علی اف را در راستای نقش دهی به رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه برای انتخابات آینده ترسیم کرده اند. تورم اقتصادی در کنار زلزله اخیر در ترکیه و ناتوانی دولت اردوغان در مدیریت بحران ها، موقعیت وی را به خطر انداخته است. بهتازگی برخی نظرسنجی ها از پیشتازی رقبای اردوغان، یعنی ائتلاف میز ششگانه به رهبری کمال قلیچدار اوغلو خبر داده اند.
تاریخ ثابت کرده است اردوغان همواره از تهدیدهای خارجی برای پیروزی خود در انتخابات استفاده کرده که نمونه بارز آن در سال ۲۰۱۸ بود که با جنگ علیه کردهای سوریه پیروزی خود را در انتخابات تثبیت کرد. اکنون که تهدیدی از جانب کردهای سوریه وجود ندارد، تنش باکو-ایروان می تواند بهترین گزینه برای اردوغان باشد تا با اعلام حمایت از جمهوری آذربایجان حس ناسیونالیسم را در جامعه ترکیه به نفع خود برانگیزد و از این بستر شرایط را برای پیروزی در انتخابات ۲۴ اردیبهشت ماه فراهم کند.
این فرضیه برای علی اف تثبیت شده که مقطع فعلی بهترین زمان ممکن برای توسعه طلبی های ارضی است، زیرا روسیه به عنوان بازیگر اصلی در قفقاز درگیر جنگ اوکراین است و به تبع آن کشورهای اروپایی به دلیل جنگ اوکراین رغبت چندانی به مداخله نخواهند داشت. ترکیه، آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز که پشتیبان باکو هستند.
علی اف در محاسبات خود ایران را عامل برهم زننده نقشه خود می دانست و این استنباط به وجود آمده بود چنانچه اقدامی انجام شود، ایران واکنشی نشان نخواهد داد؛ اما در عمل مشاهده شد ایران مخالف هرگونه تغییر مرزهای بین المللی و توسعه طلبی های ارضی است و همین موضوع پروژه صهیونیستی علی اف را برهم زد.
در صورت تصرف استان سیونیک و با توجه به تعامل همه جانبه علی اف با صهیونیست ها، این منطقه به محلی برای حضور صهیونیست ها و اقدامات امنیتی آنها علیه کشورمان تبديل می شود.
الهام علی اف که با پشتوانه نظامی برخی بازیگران اقدامات خود را انجام می دهد، در سه سال گذشته اقدامات تحریک آمیز خود را افزایش داده است. این اقدامات در پروژهای صهیونیستی تعریف می شود که بازیگران مختلفی ازجمله آمریکا و انگلستان از آن حمایت می کنند؛ اقداماتی که افزایش آن می تواند بیش از همه علی اف را متحمل ضرر کند.